ای مرا با شور شعر آمیخته
شعر دل نوشته داستان و ...
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
زندگی لحظه ای برای با هم بودن
مهدی جان کجایی؟
دنیای دامپزشکی
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ای مرا با شور شعر آمیخته و آدرس shoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 51
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1



فروتل http://www.20store.ir/Marketing.php?wid=42326&Bname=%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C#L5

نويسندگان
شوریده

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 9:9 :: نويسنده : شوریده

 

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم


 یا الله، یا محمّد ،‌یا علی یا فاطمه زهرا یا حسن یا حسین

 یا علی یا محمّد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمّد یا علی

 یا حسن یا مهدی (عج) و تو ای ولی مان یا روح الله!

 و شما ای پیروان صادق شهیدان.

 خدایا!

 

چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی كه سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانیم؛ گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است كه نیامرزیده از دنیا بروم؛ رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.

 یا رب! العفو .

 خدایا! نمیرم در حالی كه از ما راضی نباشی.

 ای وای كه سیه روی خواهم بود.

 خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی!

 هیهات كه نفهمیدم!

 یا اباعبدالله شفاعت.

 

آه چقدر لذّت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش! ولی چه كنم كه تهیدستم. خدایا! تو قبولم كن!

 سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم و ستم ،‌عصر كفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی اش.

 عزیزانم

 اگر شبانه روز شكرگزار خدا باشیم كه نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز كم است. آگاه باشیم كه سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه های درونی و دنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم كه صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چاره ساز ماست.

 ای عاشقان اباعبدالله!

 بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند؛

 بایستی محتوای فرامین امام را درك و عمل نماییم تا بلكه قدری از تكلیف خود را شكرگزاری به جا آورده باشیم.

 وصیت به مادرم و خواهران و برادران و اهل فامیل؛ بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست، همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل كنید. پشتیبان و از ته قلب، مقلّد امام باشید، اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید كه راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید كه سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام به بار آیند. از همه كسانی كه از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار، بیامرزد.

 خدایا

 مرا پاكیزه بپذیر.   مهدی باكری

 

فروتل
 
سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, :: 12:16 :: نويسنده : شوریده



چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فربیها
تو هم پی فریب من نشسته ای
به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی
چو فال حافظ آن میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی
برو ... برو ... به سوی او مرا چه غم
تو آفتابی ... او زمین ... من آسمان
بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام
به ناز روی شانه ستارگان
بر او بتاب ز آنکه گریه میکند
در این میانه قلب من به حال او
کمال عشق باشد این گذشتها
دل تو مال من، تن تو مال او
تو که مرا به پرده ها کشیده ای
چگونه ره نبرده ای به راز من ؟
گذشتم از تن تو زانکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من
اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو
کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولت وصال او
گذشته رفت و آن افسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق بی زوال او


فروتل
 
سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, :: 9:12 :: نويسنده : شوریده

وصیت نامه دکتر چمران

ای محبوب من، آخر تو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا از عشق سخن برانم یا از سوز درونی خود بازگو کنم… اما من، منی که وصیت می کنم، منی که تو را دوست می دارم… آدم ساده ای نیستم!… من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق و مظهر فداکاری و گذشت و تواضع و فعالیت و مبارزه ام، آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه ای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است … به سه خصلت ممتاز شده ام:

فروتل

ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 18:12 :: نويسنده : شوریده

زندگی شخصی 

ویلیام شکسپیر در ۲۳ آوریل سال ۱۵۶۴ در انگلستان در شهر استراتفورد متولد شد.شهرت شکسپیر به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه نویس منحصر به فرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامه نویس تمام دوران می‌دانند اما بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است.


فروتل

ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 10:0 :: نويسنده : شوریده

چه غریبم در شهر

غریبی که در این شهر پر از کفرو دروغ

رنگ باخته ام

شده ام هم رنگش

شده ام رنگ به رنگ

گاه به سیاهی هم رنگ

گاه به سفیدش یک رنگ

من از اینجا خستم

خسته ام از همه عمری که به باطل سر شد

خسته از آن همه قصری که بساختم بر آب

سیل آمد و بردش هرچه ساخته بودم بر آب

کج بساختم همی

هر چه بنیان کج رفت تا ثریا باطل

من شوریده در در این شهر به باطل رفتم

راه کج بود و به کج راه سیاهی رفتم

فروتل
 
دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 9:10 :: نويسنده : شوریده

سم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خدایا، خدایا، تو را به جان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را در چند جمله انشاءالله خلاصه می کنم.
خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدایا همسر و فرزندانم را به تو می سپارم.
خدایا من در این دنیا چیزی ندارم، هرچه هست از آن توست.پدر و مادر عزیزم، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.
عباس بابایی1361/4/22
ماه مبارک رمضان

فروتل
 
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, :: 22:29 :: نويسنده : شوریده

شیر

شب آمد مرا وقت غریدن است
 گه كار و هنگام گردیدن است
 به من تنگ كرده جهان جای را
 از این بیشه بیرون كشم پای را
 حرام است خواب
بر آرم تن زردگون زین مغاك
 بغرم بغریدنی هولناك
كه ریزد ز هم كوهساران همه
 بلرزد تن جویباران همه
 نگردند شاد
 نگویند تا شیر خوابیده است
 دو چشم وی امشب نتابیده است
 بترسیده است از خیال ستیز
نهاده ز هنگامه پا در گریز
 نهم پای پیش
منم شیر ،‌سلطان جانوران
 سر دفتر خیل جنگ آوران
 كه تا مادرم در زمانه بزاد
 بغرید و غریدنم یاد داد
 نه نالیدنم
 بپا خاست ،‌برخاستم در زمن
 ز جا جست ، جستم چو او نیز من
 

فروتل

ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : شوریده

به نام خدا
نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم.
سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت.
مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!
درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که ان الله اشتری من المومنین.
من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را د قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن)
در طول جنگ برادرانی که در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می کرد که نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است.
عزیزانم!این بار دوم است که وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است که هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.
از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شرکت در خوزستان و جریان کروهک ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و کنارک)و بعدا حرکت به طرف کردستان دقیقا دو سال در کردستان هستم .مثل این است که دیگر جنگ با من عجین شده است.
خداوند تا کنون لطف زیادی به این سراپا گنه کرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم کرده است.اکنون من می روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه کنید:
1-اگر خداوند فرزندی نصیبم کرد با اینکه نتوانستم در طول دورانی که همسر انتخاب کردم حتی یک هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربیت کنید.
همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می ورزد او از تربیت کردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا کرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید.چون همسرم از این اسم خوشش می آید.
2-امام مظهر صفا پاکی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا کنید تا خداوند از شما راضی باشدزیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد.
3-هر چه پول دارم اول بدهی مکه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مرکزی)بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج کند.
4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلما نصر خدا شامل حال مومنین است.
5-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی کنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید.
حقیر حاج همت
1361/2/26

فروتل
 
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, :: 19:11 :: نويسنده : شوریده

 

فقر  ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ……

فقر ،  تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ……

فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …..

فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …..

دکتر علی شریعتی

فروتل
 
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, :: 19:2 :: نويسنده : شوریده


 


 

لبریزم از موج نومیدی

از فقر و تنگ دستی

زحسرت از تمام آن بالا نشینان شهر که در رفاه و آسایش قوطه ورند

وافسوس می خورم از پشت شیشه های مغازه ها

به لباسهای گرانقیمت که آرزوییست برای من

و می بینم هر شب آن تجملهای بی حاصل

غذاهای رنگارنگ که با نیش تری میهمانی گربه های شهر پر سور می شود

و من مثل گربه های شهر پرسه در سطل زباله می زنم

که شاید قدری فریاد کلاغ دل خود را ساکت کنم

شنیدم کسی می گفت در این شهر پر از نعمت

نیست گرسنه سر به بالین

راست می گفت سیر می شویم از این همه اسراف در سطل زبالها

 و چه می شد اگر از آن اختلاسهای نجومی

سهم من پر توقع سیر، میشد کمی

راست می گفت من سیرم و آنان گشنه

من به قطعه نانی سیر و آنان با آنهمه گشنه

و به این امیدم که مانند آن کودک شکم بر پشت چسبیده نیستم

و خدا را شکر گویم که هست زباله هایی در شهر و من سیرم

شوریده چه داند از دل پر غم من

چه خبر دارد شکم سیر از شکم گشنه من

 

فروتل